رهاشو
rasool ghazi۱۳۹۷/۴/۱۹ ،۰۹:۰۱:۱۷ +۰۰:۰۰رها شو از قید و بند زمینی، آزاد شو تا پرواز کنی، بدون قید و شرط عشق بورز مهم نیست که نتیجه اش چه می شود. به نتیجه فکر نکن. در مسیر باش در لحظه لحظه مسیر از عشق پر شو، بگذار عشق تمام وجودت را بگیرد. آنقدر پر شوی که لیوانت گنجایش خالی نداشته باشد، آن وقت دیگر به دنبال عشق و محبت نمی گردی چون پر هستی و می خواهی عشق بدهی، عشق پاک و بدون توقع، هر چقدر عشق می دهی لیوانت خالی نمی شود می بینی که پُر و پُرتَر می شود. انسانها آیینه تواَند. وقتی محبت می کنی و عشق می ورزی به آنها رسیده و مثل نوری دوباره به خود تو منعکس می شود وقتی محبت میکنی
کاملاً رها باش انتظار و توقع نداشته باش فقط نظاره کن، سکوت کن و نوری که به درونت منعکس می شود را ببین. وقتی به دوستی سلام می کنی توقف نکن تا جواب سلامش را بشنوی حرکت کن و برو. حرکت کردن را تمرین کن. آن وقت وقتی به کسی خوبی می کنی منتظر نخواهی ماند تا او جواب خوبی تو را بدهد. چون یاد گرفتی که حرکت کنی. وقتی به کسی خوبی می کنی عبور کن ، هرگز به عقب برنگرد تا ببینی پشت سرت چه می گذرد آنچه گذشت هیچ اهمیتی ندارد به هیچ عنوان برنگرد گذشته هر چه که باشد گذشت اگر زشت بود اگر زیبا بود گذشت خاطرات رفتنی است. درگیرش مشو، از لحظه ها خاطره مساز. مطمئن باش لحظه ها می گذرد. وقتی از لحظه ها خاطره می سازی در آینده به آن خاطره ها فکر می کنی، اگر خاطره ها ناراحت کننده باشند احتمالاً غصه خواهی خورد اگر خاطره ها دوست داشتنی و خوشایند باشند احتمالاً حسرت خواهی خورد پس در لحظه باش و ایمان داشته باش که لحظه ها گذراست. هیچ چیز ماندنی نیست، آنچه می ماند فقط تویی فقط تو، این را باور کن و بگذر، توقف نکن به عقب برنگرد، شاید آنچه را که از آن عبور کردی دیدنی باشد که نباید ببینی پس وسوسه نشو، حرکت کن توقف جایز نیست، احتیاج به تجزیه و تحلیل نیست، تو به دنیا نیامدی تا چیزی را تجزیه و تحلیل کنی، پس توقف نکن و حرکت کن به آینده نگاه نکن چون آینده قابل لمس و دیدن نیست آینده هر چه که باشد بالاخره می رسد و عبور می کند، آنچه را که گذراست قابل اندیشیدن نیست پس زمانت را قدر بدان و اتلافش نکن. آنچه قابل دیدن نیست نبین، همه چیز در حرکت و تکاپوست. توقف جایز نیست. آدمها می آیند و می روند. لحظه ها می آیند و می روند،
گذشته و آینده رفتنی است، همه چیز در جریان است، پس تو هم در جریان باش به تابلوهای دور و اطرافت نگاه کن تابلوها را ببین.
توقف ممنوع: یک لحظه توقف جایز است بیندیش، درسش را بگیر و حرکت کن.
توقف مطلقاً ممنوع: فقط حرکت کن و به هیچ چیز فکر نکن، فقط سکوت کن و برو آنچه دیدنی است خواهی دید و آنچه فهمیدنی است خواهی فهمید پس حتی یک لحظه هم توقف نکن، چون توقف اصلاً جایز نیست.
چشمانت را باز کن تا ببینی. آنچه را که دیدنی است خواهی دید و آنچه فهمیدنی است خواهی فهمید پس حتی یک لحظه هم توقف نکن چون توقف اصلا جایز نیست چشمانت را باز کن تا ببینی آنچه را که دیدنی است، قلبت را
بگشا بگذار گشوده شود هر اندازه که قابلیت گشوده شدن دارد. محدودش نکن. اگر محدودش کنی خطا می کند و وقتی قلبت خطا کند آسیب خواهی دید،
ناراحت خواهی شد و غصه خواهی خورد. پس رها باش و بدون قید و شرط عشق بورز، بگذار سینه ات نفسی تازه کند.
لمس کن آنچه را که لمس کردنی است احساس کن آنچه را که احساست می کند ( منظور خداوند است که در تمام لحظات بنده هایش را احساس می کند ) با او یکی شو تا تنها یکی شوی، وقتی تنها یکی شوی وجودش را در خود حس می کنی، او را لمس می کنی، نفسش را می شنوی وقتی غصه داری و اشک می ریزی دستانش را روی گونه هایت لمس کنی موهایت را نوازش می کند و در آغوش می گیردت، طنین دوست داشتنی اش را می شنوی : بنده مهربان و دوستی داشتنی من، من کنارتم، آرام بگیر و باور کن که من طاقت
اشکهای تو رو ندارم، اما اشک بریز تا آرام بگیری تا سبک شوی تا مرا حس کنی تا وجود مرا لمس کنی ای مهربان دوستت دارم و با تمام وجود بهت عشق
می ورزم فقط کافیست باور کنی که عشق من برای تو کافیست. همین اگر این را باور کنی رها می شوی از همه چیز از تمام قید و بندهای زمینی، از همه محدودیتها، از همه پریشانی ها از همه دل شکستگی ها، از همه انتظار کشیدن ها و ناکام ماندن ها.
فقط باور کن که چقدر دوستت دارم.
دور و اطرافت را نگاه کن. همه دوستت دارند ، دوست داشتنشان را حس می کنی لمس می کنی.
چشمانت را باز کن، حالا دوست داشتنشان را ببین. دقت کن چه می بینی؟ اینجاست که می گویم چشمانت را باز کن دیدنی ها را ببین، نگفتم فکر کن، نه فکر نکن چون قابل اندیشیدن نیست فقط دیدنی است.
آری! بنده مهربان و دوست داشتنی من چشمانت را باز کن و ببین همه دوستت دارند فقط به خاطر خودشان. همین رو بس.
کاملاً رها باش انتظار و توقع نداشته باش فقط نظاره کن، سکوت کن و نوری که به درونت منعکس می شود را ببین. وقتی به دوستی سلام می کنی توقف نکن تا جواب سلامش را بشنوی حرکت کن و برو. حرکت کردن را تمرین کن. آن وقت وقتی به کسی خوبی می کنی منتظر نخواهی ماند تا او جواب خوبی تو را بدهد. چون یاد گرفتی که حرکت کنی. وقتی به کسی خوبی می کنی عبور کن ، هرگز به عقب برنگرد تا ببینی پشت سرت چه می گذرد آنچه گذشت هیچ اهمیتی ندارد به هیچ عنوان برنگرد گذشته هر چه که باشد گذشت اگر زشت بود اگر زیبا بود گذشت خاطرات رفتنی است. درگیرش مشو، از لحظه ها خاطره مساز. مطمئن باش لحظه ها می گذرد. وقتی از لحظه ها خاطره می سازی در آینده به آن خاطره ها فکر می کنی، اگر خاطره ها ناراحت کننده باشند احتمالاً غصه خواهی خورد اگر خاطره ها دوست داشتنی و خوشایند باشند احتمالاً حسرت خواهی خورد پس در لحظه باش و ایمان داشته باش که لحظه ها گذراست. هیچ چیز ماندنی نیست، آنچه می ماند فقط تویی فقط تو، این را باور کن و بگذر، توقف نکن به عقب برنگرد، شاید آنچه را که از آن عبور کردی دیدنی باشد که نباید ببینی پس وسوسه نشو، حرکت کن توقف جایز نیست، احتیاج به تجزیه و تحلیل نیست، تو به دنیا نیامدی تا چیزی را تجزیه و تحلیل کنی، پس توقف نکن و حرکت کن به آینده نگاه نکن چون آینده قابل لمس و دیدن نیست آینده هر چه که باشد بالاخره می رسد و عبور می کند، آنچه را که گذراست قابل اندیشیدن نیست پس زمانت را قدر بدان و اتلافش نکن. آنچه قابل دیدن نیست نبین، همه چیز در حرکت و تکاپوست. توقف جایز نیست. آدمها می آیند و می روند. لحظه ها می آیند و می روند،
گذشته و آینده رفتنی است، همه چیز در جریان است، پس تو هم در جریان باش به تابلوهای دور و اطرافت نگاه کن تابلوها را ببین.
توقف ممنوع: یک لحظه توقف جایز است بیندیش، درسش را بگیر و حرکت کن.
توقف مطلقاً ممنوع: فقط حرکت کن و به هیچ چیز فکر نکن، فقط سکوت کن و برو آنچه دیدنی است خواهی دید و آنچه فهمیدنی است خواهی فهمید پس حتی یک لحظه هم توقف نکن، چون توقف اصلاً جایز نیست.
چشمانت را باز کن تا ببینی. آنچه را که دیدنی است خواهی دید و آنچه فهمیدنی است خواهی فهمید پس حتی یک لحظه هم توقف نکن چون توقف اصلا جایز نیست چشمانت را باز کن تا ببینی آنچه را که دیدنی است، قلبت را
بگشا بگذار گشوده شود هر اندازه که قابلیت گشوده شدن دارد. محدودش نکن. اگر محدودش کنی خطا می کند و وقتی قلبت خطا کند آسیب خواهی دید،
ناراحت خواهی شد و غصه خواهی خورد. پس رها باش و بدون قید و شرط عشق بورز، بگذار سینه ات نفسی تازه کند.
لمس کن آنچه را که لمس کردنی است احساس کن آنچه را که احساست می کند ( منظور خداوند است که در تمام لحظات بنده هایش را احساس می کند ) با او یکی شو تا تنها یکی شوی، وقتی تنها یکی شوی وجودش را در خود حس می کنی، او را لمس می کنی، نفسش را می شنوی وقتی غصه داری و اشک می ریزی دستانش را روی گونه هایت لمس کنی موهایت را نوازش می کند و در آغوش می گیردت، طنین دوست داشتنی اش را می شنوی : بنده مهربان و دوستی داشتنی من، من کنارتم، آرام بگیر و باور کن که من طاقت
اشکهای تو رو ندارم، اما اشک بریز تا آرام بگیری تا سبک شوی تا مرا حس کنی تا وجود مرا لمس کنی ای مهربان دوستت دارم و با تمام وجود بهت عشق
می ورزم فقط کافیست باور کنی که عشق من برای تو کافیست. همین اگر این را باور کنی رها می شوی از همه چیز از تمام قید و بندهای زمینی، از همه محدودیتها، از همه پریشانی ها از همه دل شکستگی ها، از همه انتظار کشیدن ها و ناکام ماندن ها.
فقط باور کن که چقدر دوستت دارم.
دور و اطرافت را نگاه کن. همه دوستت دارند ، دوست داشتنشان را حس می کنی لمس می کنی.
چشمانت را باز کن، حالا دوست داشتنشان را ببین. دقت کن چه می بینی؟ اینجاست که می گویم چشمانت را باز کن دیدنی ها را ببین، نگفتم فکر کن، نه فکر نکن چون قابل اندیشیدن نیست فقط دیدنی است.
آری! بنده مهربان و دوست داشتنی من چشمانت را باز کن و ببین همه دوستت دارند فقط به خاطر خودشان. همین رو بس.
البته تو هم آنها را دوست داری به خاطر خودت، این قانون خلقت و طبیعت است، تو هیچ کس را به خاطر خودش دوست نداری، همه را به خاطر خودت دوست داری، هر کس را به
نوعی، در کنار یکی آرامش دریافت می کنی و در کنار دیگری محبت. در کنار یکی دیگر لذت و در کنار شخص دیگری علم و بالاخره از هر کسی چیزی دریافت کردی و دریافت می کنی. به خاطر همین دوستشان داری پس تو هم
همه را به خاطر خودت دوست داری. آنها هم تو را به خاطر خودشان و دریافت هایی که از تو دارند دوست دارند برای همین زمانی که این دریافت ها وجود ندارد عشق و محبت بینتان هست وقتی این دریافت ها قطع می گردد از هم دور می شوید، همدیگر را گم می کنید و کم کم همدیگر را فراموش می کنید.
وقتی هر کدام از شما این عشق زمینی را باور کنید آسیب خواهید دید، ضربه خواهید خورد. چون این عشق زمینی است، بر اساس دریافت است وقتی دریافت قطع می شود از بین می رود وقتی از بین رفت آسیب خواهد زد و آزارت خواهد داد، احساس تنهایی و بی کسی می کنی با همه دنیای دورو اطرافت قهر می کنی نفست بالا نمی آید احساس خفگی می کنی، حتی گاهی اوقات آرزوی نبودن می کنی. ای کاش نبودم و این لحظات را تجربه نمی کردم
ممکن است بارها این لحظات را تجربه کرده باشی وقتی عزیزی را از دست دادی از دوستی رفتار و برخوردی دیدی که انتظارش را نداشتی، وقتی که کسی که با تمام وجود دوستش داشتی و بهش عشق می ورزیدی رهایت کرد و تنهایت گذاشت، بارها و بارها این لحظات را تجربه کرده ای!!
دیدی اگر چشمانت را باز می کردی دیدنی ها را می دیدی!!
دیدی که همه این عشق ها گذر است، دیدنی که هیچ کس جز من تو را این طور دوست ندارد، عشق من غایی است، نهایی است، عشق من به تو بی دلیل است.
راستی تا حالا فکر کردی که وجود و حضور تو برای من چه نفعی دارد؟
تا حالا مطمئنا به این موضوع جدی فکر نکردی! به این موضوع بیندیش.
خودت به این خواهی رسید که من فقط تو را به خاطر خودت دوست دارم و این عشق بی حد و حصر که من نسبت به تو دارم اگر بتوانی لمسش کنی و باورش کنی و با تمام وجود حسش کنی تو دیگر عاری خواهی شد از هر نیاز به عشق و محبت زمینی. وقتی عاری می شوی از این نیاز پُر خواهی شد از عشق،
آنوقت بدون قید و شراط عشق خواهی ورزید و هر چه بیشتر عشق می ورزی نور این عشق بر وجود خودت منعکس خواهد گردید و دوباره تو را از عشق پُر و پُرتَرخواهد کرد آنوقت سراغ من خواهی آمد و خواهی گفت خدای من زندگی جور دیگری است …
نوعی، در کنار یکی آرامش دریافت می کنی و در کنار دیگری محبت. در کنار یکی دیگر لذت و در کنار شخص دیگری علم و بالاخره از هر کسی چیزی دریافت کردی و دریافت می کنی. به خاطر همین دوستشان داری پس تو هم
همه را به خاطر خودت دوست داری. آنها هم تو را به خاطر خودشان و دریافت هایی که از تو دارند دوست دارند برای همین زمانی که این دریافت ها وجود ندارد عشق و محبت بینتان هست وقتی این دریافت ها قطع می گردد از هم دور می شوید، همدیگر را گم می کنید و کم کم همدیگر را فراموش می کنید.
وقتی هر کدام از شما این عشق زمینی را باور کنید آسیب خواهید دید، ضربه خواهید خورد. چون این عشق زمینی است، بر اساس دریافت است وقتی دریافت قطع می شود از بین می رود وقتی از بین رفت آسیب خواهد زد و آزارت خواهد داد، احساس تنهایی و بی کسی می کنی با همه دنیای دورو اطرافت قهر می کنی نفست بالا نمی آید احساس خفگی می کنی، حتی گاهی اوقات آرزوی نبودن می کنی. ای کاش نبودم و این لحظات را تجربه نمی کردم
ممکن است بارها این لحظات را تجربه کرده باشی وقتی عزیزی را از دست دادی از دوستی رفتار و برخوردی دیدی که انتظارش را نداشتی، وقتی که کسی که با تمام وجود دوستش داشتی و بهش عشق می ورزیدی رهایت کرد و تنهایت گذاشت، بارها و بارها این لحظات را تجربه کرده ای!!
دیدی اگر چشمانت را باز می کردی دیدنی ها را می دیدی!!
دیدی که همه این عشق ها گذر است، دیدنی که هیچ کس جز من تو را این طور دوست ندارد، عشق من غایی است، نهایی است، عشق من به تو بی دلیل است.
راستی تا حالا فکر کردی که وجود و حضور تو برای من چه نفعی دارد؟
تا حالا مطمئنا به این موضوع جدی فکر نکردی! به این موضوع بیندیش.
خودت به این خواهی رسید که من فقط تو را به خاطر خودت دوست دارم و این عشق بی حد و حصر که من نسبت به تو دارم اگر بتوانی لمسش کنی و باورش کنی و با تمام وجود حسش کنی تو دیگر عاری خواهی شد از هر نیاز به عشق و محبت زمینی. وقتی عاری می شوی از این نیاز پُر خواهی شد از عشق،
آنوقت بدون قید و شراط عشق خواهی ورزید و هر چه بیشتر عشق می ورزی نور این عشق بر وجود خودت منعکس خواهد گردید و دوباره تو را از عشق پُر و پُرتَرخواهد کرد آنوقت سراغ من خواهی آمد و خواهی گفت خدای من زندگی جور دیگری است …
دیدگاه(۴)
سلام استاده عزیزم زبانم قاسراست که بخواهم نظری رو بدهم ولی واقعا عشق خداوند وخودم رو برای اولین بار الان حس کردم حاله عجیبی پیدا کردم تا بحال زبانی می گفتیم خدا از رگه گردن به ما نزدیکتر است وقط ربانی بود ولی الان حسش کردم وخودم رو در اغوش می بینم وای چقدر حسش قشنگه چقدر اشتباه زندگی می کردم تا بحال عشق رو از بندها گدایی می کردم چه اشتباهی خدایا دوستت دارم دوست عزیزم تنها کسه من خدایا سپاس که دارمت خدایا شکرت خدایا شکرت واز شما استاد عزیزمکه مرا با خدای خودم اشتی دادی وعشق واقعیم رو پیدا کرودم
سلام استاد وعزیز کرده خدا سلام آرامش وجودم سلام امید دوباره زندگیم استادم چقدر زیباست این رهایی پرواز ومتصل شدن به یگانه هستی آره استاد عزیزم مسایلی که عنوان کردید باز هم حال وهوای الان منه جایی که دیگه خسته شدم وجایی که احساسم فقط متصل شدن به فقط وفقط خودشه استادم خیلی روزها از خدا خواستم زانو زدم در مقابلش واشک ریختم وگفتم خدایا خسته ام دستمو بگیر وفقط از عشق خودت سیرابم کن وخدا شما را تو مسیرم قرار داد وشما قول دادید که دستهای ما را تو دست خدا میذارید وایمان دارم که به قولتون عمل میکنید 🙏🙏🙏عاشقتونم ❣️🌹
سلام صنم عزیزم.من یکی از همسفران در دوره استادی جذب هستم که خدارو شکر وارد کشتی دوم شدم .صنم جان میخواستم در مورد یک موضوعی ازت کمک بخوام عزیزم از آنجایی که همسرم معمولا موافق شرکت در این دوره ها و کلا اینجور چیزا نیست من هم موقع ثبت نام به ایشون چیزی نگفتم چون واقعا میخواستم که این دوره ها رو شرکت کنم و خودمو به آن چیزی که لیاقتشو دارم برسونم . شوهر من متاسفانه اخلاق خاص خودشو داره و اکثر مواقع بیخود و بی جهت به من و به همه چیز گیر میده و خیلی وقتها که من نمیدونم دلیلش چیه گوشی منو برمیداره و من دسترسی بهش ندارم و طبق شناختی که ازش دارم سراغ گوشی رو نمیگیرم چون قبلا که این کارو کرده اگه گوشی رو ازش میخواستم نه تنها بهم نمیده بلکه اصلا به خواسته ی من توجه نکرده و شروع به دعوا و سر و صدا کرده و با توجه به این حالا از دیروزه که گوشی منو برداشته و من بهش دسترسی ندارم و نمیدونم که چجوری تمریناتم رو انجام بدهم لطفا کمکم کنید . البته ببخشید که شاید نباید در مورد ناخواسته هام حرف میزدم ولی این موضوعی هست که میخوام شما کمکم کنید . خیلی خیلی دوستت دارم و ازت سپاسگزارم .خواهش میکنم کمکم کنید اگه امکانش هست تمرینات رو برام ایمیل کنید چون واقعا به شما و این دوره ایمان دارم درسته که شوهرم این کار رو با من انجام داده ولی باور کنید من اصلا ناراحت نیستم چون ایمان دارم که خدا منو دوست داره واین هم به نفع من تموم میشه . در صورتی که قبلا هر بار با این کارش آنچنان بهم میریختم و ناراحت میشدم که خدا میدونه. ولی الان آرامم چون من دو ماهه که با شما همرا هستم و میدونم که خدا کمکم میکنه . خدارو هزار مرتبه شکر میکنم که شما رو در مسیر من قرار داد. خواهش میکنم اگه امکانش هست تمرینات رو برام ایمیل کنید چون واقعا نمیخوام عقب بیوفتم .ممنون و سپاسگزارم. نمیدونستم که چجوری باهاتون ارتباط برقرار کنم که این فکر به ذهنم رسید خدایا سپاسگزارم
سلام
امکان ایمیل نیست دوست عزیز
اما تلگرام را در سیستم کامپیوترتون نصب کنید و ازش استفاده کنید..
همین طور که ایمیل رو بابد از سیستم باز کنید به جای ایمیل از تلگرام در سیستم تان استفاده کنید….
ممنون